خددددددایا کم آوردم

میـــــشه یه کم از صبوریت بهم قرض بدی !!!!!!!!

زخمم مزن...تو که میخواهی بروی دیگر چرا زخم!!!

قلبم طاقت ندارد....مرحم ندارد.....همدرد ندارد...

دیگر چرا زخم میزنی !!!!!

میخواهم چشمانم را ببندم تا شاید بستنش

مجبور به خوابیدنم کنند....

آنچنان بخوابم تا دیگر نبینم تا حتی نفس نباشد...

اما بخوابم ....چشمانم را میبندم !

میتوانی تنها برای یک بار دیگر بیایی؟؟؟

تنها برای خاموش کردن چراغ قلبم!!!!!

میروم گلبهار بقچه بر میبندم و خواهم رفت 

میروم تک گل بهارتا زمستان میروم تا سرمای تنهایی خواهم رفت

آنچنان که گویی نبودم آنچنان که گویی متولد نشده ام

میروم تنها برای اینکه تو باشی،میروم .....

سرد است و تنهام .....

اشکهایم همانند باران پاییزیست گلبهارم...

گویند سالی که خوش است از بهارش پیداست ...

اما چرا بهار من پاییزیست!!!!!

چرا چشمانم شکوفه را نمیبیند!!!!!

بی آنکه بدانی رفتم!میروم تا بهار را ببینی گلبهارم...

میروم گلبهار تا غروب دلتنگیه آسمان خواهم رفــــــــــــت.....

واااااااای ......چقدر سخت است بی تو بودن را تحمل کردن زیبای من .....

زیبای خفته ی من!!!!!!

از وقتی رفتی چشمانم را به پشت در بستم .....

بیا و چشمانم را باز کن تا نگاهم را با نگاهت  آمیخته کنم....

میدانم میایی!!!!!!

میدانم روزی میایی که دیگر توان باز کزدن چشمانم از من گزفته شده......

سردم.....سردتر از سرد اما یادت گرمم میکنم....

پس بخاطر گرمای وجودم یادم را خاک مکن.....

دوستــــت دارم

زیباتـــــــــــرین رویای من !

تک ستاره ی آسمان قلبم !

آنچنان بی تاب لحظات سرد بی تو بودنم که گویی در دنیای دیگری هستم.

بـــمان؛بــــمان تنها دلیل زندگیم....

دوستت دارم آنچنان که دوست داشتنت تنها بهانه ی نفس کشیدنم است....

بــــــدان.....گر یادم کنی یا نکنی من به یادت خواهم بود.......

هرگاه مرادوست نداشتی فریادنکن،آرام درگوشم بگوتاآهسته بمیرم.

آخه بی انصاف تاوان دوست داشتنت تا این حد سنگینه که اینجور شکنجم میکنی!!!!!!!!!!!

بخاطر دوست داشتنت محکومم که ندیدنت تا ابد......چرا ! آهای قاضی من شکایت دارم....

دوستت دارم..و همین غمگین ترم میکند.

وقتی که نمیتوانم چهارفصل جهان را برشانه هایت آواز بخوانم...

وقتی که بادی برگهایت را از من میگیرد.....درخت بالا بالا بلند من!!

باور کن این همه خواستن غمگین است برای پرنده ای که از

کوچی به کوچ دیگر پرواز میکند  ......

دوســــــــــــتت دارم  ......

خـــــــــــدایا دلم شکسته ؛ نمیدانم تا کی میتوانم این سکوت را تحمل کنم ؛

نمیدانم تا کی باید این بغض را تحمل کنم ؛ هر از گاهی با خود میپندارم که شاید

نگاه من از زندگی با نگاه تو از زندگی متفاوت است؛ بیا کمی سخن بگوییم.

بیا تو کمی پای حرفهای این قلب شکسته بنشین .شاید زبان دلم با زبانی که

تو اجبار به آموختنم کردی  متفاوت است که صدایم به گوشت نمیرسد......

خدا؛خدایم؛خدای درونم؛خدای وجدانم؛خدای این هستی ؛

خدایی که به یگانگی و یکتایی بزرگی .....صدای قلب شکسته ام

خفه ام کرده،،،،،،به فریادم نمیرسی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

کاش انسانها میدانستند که دوست داشتن آسان به دست نمی آید که آسان از دست میدهند.....

کاش بدانند که قلب ها آسان وابسته نمیشوند که آسان به زیر پا می اندازند .......